ایران – آرزوهای بهمن۵۷ و حاکمیت ولایت فقیه – قسمت اول
بقلم الف – جمشیدی
چهل و دو سال از ۲۲ بهمن ۵۷ سالگرد انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران با هدف آزادی، برابری و عدالت اجتماعی میگذرد. در سالگرد این انقلاب یاد و خاطره فرزندان مردم ایران را گرامی میداریم و به آنان که مشعل آزادی میهن را در شب سیاه دیکتاتوری شاه خائن برافراشتند، درود میفرستیم.
مصیبتهای «ویروس ولایت فقیه»
مهمترین هدف انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷برقراری یک حاکمیت آزاد، مستقل، ملی و مردمی بود که دمکراسی، آزادی، پیشرفت و عدالت اجتماعی را در یک نظام جمهوری تضمین کند.
از زمان روی کار آمدن دیکتاتوری مذهبی، جامعه دردمند ایران طی چهار دهه دچار انواع مصیبت هایی همچون فقر، گرسنگی، تورم، بیکاری، بیماری، فروش اجزای بدن، خودکشی، اعتیاد، توفان شن، سیل، آلودگی هوا، خشکسالی، زبالهگردی، تروریسم، جنگافروزی، اعدام، شکنجه، تروریسم، کشتار در خیابان، و…. دست به گریبان است.
محمدقلی یوسفی، یک کارشناس حکومتی ایران، حاکمیت ولایت فقیه را اینگونه توصیف میکند: «با بررسی وضعیت مردم در جامعه به راحتی میتوان فهمید که کشور گرفتار مشکلات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و همچنین گرفتار سوءمدیریتهاست. دولتمردان در باتلاق تصمیمگیریهای خود گرفتار میشوند و برای برونرفت از آن فشارها را متوجه مردم میکنند». (جهان صنعت ۲۵شهریور۹۹).
در یک کلام اگر بخواهیم برای تمامی این مصائب و آلام مردم ایران، نامی انتخاب نمائیم واژه ای بهتر از «ویروس ولایت فقیه» نمیتوان برای آن یافت.
قالیباف رئیس مجلس روز ۱۳بهمن۹۹ بر سر قبر خمینی به دردهای مردم اعتراف کرد و گفت: «امروز دچار مشکلات و چالشهایی هستیم، مردم این مهم را مشاهده میکنند و در زندگیشان کاستیها و فشارها را تحمل میکنند».
و اسماعیلی عضو مجلس در۱۱بهمن۹۹ گفت:« «سفرة مردم نهتنها کوچک شده، بلکه در حال جمع شدن است».
و……
تصویری از حاکمیت دروغ
با نگاهی به برخی از مواضع خمینی قبل و بعد از به قدرت رسیدن، به عمق و ریشه دروغگویی نهادینه شده در نظام ولایت مطلقه فقیه و مقایسه ایران پس از چهار دهه دزدیدن امید و آرزوهای مردم در انقلاب ۲۲بهمن ۵۷ با محور «آزادی» را بیشتر میتوان پی برد.
خمینی۱۲آبان۵۷: ما حکومتی را میخواهیم که اگر یک دسته میگویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند.
خمینی: مملکت متمدن این است که آزاد باشد مطبوعاتش آزاد باشد، مردم آزاد باشند در اظهار عقاید و رأیشان.
خمینی: سرتاسر ایران برای ضعفا مسکن میسازیم. ما عمل میکنیم حرف نمیزنیم.
تمام اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی میتوانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند».

خمینی: «اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است».
خمینی – پاریس، مصاحبه با خبرنگاران ـ۱۷ آبان ۵۷
«جامعه آینده ما جامعه آزادی خواهد بود. همه نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت». (مصاحبه خمینی با اشپیگل،۷ نوامبر ۱۹۷۷)
«زنان در انتخاب، فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین اسلامی آزادند».
(گاردین،۱۰ آبانماه ۵۷)
«دولت استبدادی را نمیتوان حکومت اسلامی خواند…رژیم اسلامی با استبداد جمع نمیشود».
(مصاحبه با خبرگزاری فرانسه،۱۳ آبان ۵۷،پاریس).
مواضع خمینی پس از نشستن بر اریکه قدرت
خمینی: «آنهایی که فریاد میزنند باید دموکراسی باشد، اینها مسیرشان غلط است».
(روزنامه کیهان خرداد۵۸).
خمینی: «اشتباهي كه كرديم اين بود كه به طور انقلابي عمل نكرديم… اگر قلـم تمـام مطبوعـات مـزدور و تمـام مجلات فاسد را تعطيل كرده بوديم.. رؤساي آنان را به جزاي خودشان رسانده بوديم و چوبههايدار را در ميدانهاي بزرگ برپا كرده بوديم، اين زحمت پيش نميآمد» (کیهان ۲۷مرداد۵۸).
خمینی: «این جنایتکارها که در بازداشت هستند متهم نیستند، بلکه جرمشان محرز است؛ باید فقط هویت آنها را ثابت کرد و بعد آنها را کشت» (اطلاعات ۹تیر۵۹).
خمینی: «ما میخواهیم اسلام را پیاده کنیم ممکن است دیروز من یک حرفی زده باشم و امروز حرف دیگری و فردا حرف دیگری را» (کیهان،۲۰ آبان۶۲).
کارنامه سیاه ولایت فقیه
امروز ايران در حاكميت ننگین ولایت فقیه در مجموعه اي از بحرانها و بن بست ها دست و پا ميزند. علاوه بر این، طی یکسال گذشته ویروس کرونا با سیاست های ضد انسانی خامنهای ـ روحانی، روزانه صدها ایرانی را به کام مرگ فرستاده است. خامنهای همچون خمینی که جنگ را موهبت الهی نامید و دو میلیون انسان بیگناه را در جنگ هشت ساله ایران، عراق به کشتن داد؛ از همان ابتدای گسترش کرونا در کشورمان گفت: «کرونا برایمان یک فرصت است» تا با کرونا بتواند جلوی خیزش سراسری مردم در آبان ۹۸ که میرفت نظام ولایت فقیه را جارو کند را بگیرد.
هر چند بررسی ابعاد کارنامه سیاه حاکمیت ولایت فقیه در این سطور نمیگنجد اما به بخشی از کارنامه ننگین ولایت فقیه بر مردم ستم زده ایران میپردازیم.
اندیشه زن ستیزی ولایت فقیه
پس از سرنگونی شاه در اولین هفته و ماههای طلوع آزادی، اولین نشانه ظهور استبداد ولایت فقیه با سرکوب زنان و اجباری کردن حجاب شکل گرفت.
روزنامه همدلی در ۶ آبان ۹۹ به پایمال شدن حقوق زنان که طبق قانون اساسی خود نظام طی ۴۲سال اجرا نشده اشاره کرد و نوشت: «ممانعت از حضور زنان در ورزشگاهها، ممانعت از دوچرخهسواری آنان، محدودیتهای غیرقانونی و غیرشرعی در انتخاب پوشش، تلاش برای پایین نگهداشتن سن ازدواج دختران، گشت ارشاد، سنگاندازی در فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زنان، تلاش برای عقب نگهداشتن آنان و سوق دادن دختران و زنان به پستو و اندرونی خانهها تحت عناوین فریبنده، حذف تصاویر زنان از روی جلد کتابها و حتی قبرهایشان، زاییده همان تفکر حذف و سانسور زنان است که عدهای مدام برطبل آن میکوبند تا ضمن این که نگاهها را از انبوه کاستیها و سوءمدیریتها، منحرف کنند بر تبعیضهای جنسیتی در کشور بیش از پیش دامن بزنند.»
گواه سیاسی این اندیشهی پس مانده درباره زنان از جانب خمینی را میتوان در نامهای که خمینی، ۱۶سال قبل از غصب حاکمیت مردم، در ۱۷مهر ۱۳۴۱ به شاه نوشت به وضوح مشاهده کرد:
«حضور مبارک اعلیحضرت همایونی؛
پس از اهدای تحیت و دعا، بهطوری که در روزنامهها منتشر است، دولت… به زنها حق رأی داده است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید… از برنامههای دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود. الداعی: روحاللّه الموسوی»

نابرابری تا حجاب اجباری
سرکوب زنان با محدودیتهای سیاسی فراوان از جمله حجاب اجباری و محرومیت از حق نامزد شدن برای انتخابات ریاست جمهوری، شرکت در مسابقات و میادین ورزشی و هنری …. پس از روزهای نخست انقلاب بهمن۵۷ شروع شد.
۷اسفند ۵۷: با گذشت فقط دو هفته از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، قانون حمایت خانواده از سوی دفتر خمینی لغو شد.
۸اسفند ۵۷: قانون خدمات اجتماعی زنان ملغی شد. این محدودیت به عرصه ورزش زنان نیز تعمیم یافت.
۱۶اسفند۵۷ اعلام شدکه «زنان باید با حجاب به وزارتخانهها بروند». در اعتراض به این تصمیم هزاران زن تهرانی در کاخ دادگستری دست به گردهمایی زدند. خمینی در اظهاراتی در مدرسه «رفاه» با اعتراض نسبت به حضور زنان بی حجاب در وزارتخانه ها و نهادهای حکومتی خواستار رعایت حجاب توسط زنان شد.
۲۰اسفند ۵۷: تظاهرات گستردهیی از سوی زنان در اعتراض به حجاب اجباری برگزار شد.
راهپیمایی زنان که توسط گروه های ملی که مخالف اجباری شدن حجاب و ایجاد محدودیتهای مختلف در عرصه اجتماعی برای زنان بودند، هدایت شد. این راهپیمایی از دانشگاه تهران آغاز شد و چندین هزار نفر از معترضان به آنان پیوستند. تعدادی از زنان وکیل دست به تجمع اعتراضی مقابل وزارت دادگستری زدند. دامنه اعتراضات افزایش یافت و مردم به خیابان ریختند.
پاسخ خمینی به این اعتراضات با شعار «یا روسری یا توسری» بود که با حضور زنجیر بهدستان و قمهکشان اجیر شده اش در سطح شهرها و خیابانها، پیش برده می شد.
حکم دوچرخهسواری بانوان در خيابان
قوانین زن ستیزانه نظام ولایت فقیه بر مبنای ارتجاعیترین دیدگاههای مذهبی تنظیم و با اهرم سرکوب اجتماعی از خمینی آغاز و از طرف خامنهای جنایت پیشه دیکته شده است.
سوال از خامنهای:آيا دوچرخه سواري بانوان در خيابان جايز است؟ پاسخ خامنهاي را بخوانيد.
جواب: دوچرخهسواري بانوان در مجامع عمومي و نيز در جايي كه در معرض ديد نامحرم باشد, حرام است.
(باشگاه خبرنگاران جوان ۲۹ شهریور۹۹).
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید
حکم جنایتکارانه اسیدپاشی
در سال ۹۳، پس از تحریکات ائمه جمعه خامنهای، موجی از اسیدپاشی علیه زنان در شهرهای تهران و اصفهان به راه افتاد و دهها زن را قربانی کرد. عاملین این اسیدپاشی ها هرگز دستگیر و مجازات نشدند.
سرانجام روز دوشنبه ۲۳ اردیبهشت ۹۸، طرح یک فوریت تصویب مجازات اسیدپاشی و حمایت از بزهدیدگان به تصویب رسید ولی محدودسازی خرید و فروش اسید در کمیسیون قضائی مجلس رأی نیاورد.
متعاقباً در جریان تصویب “قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر” در مجلس و همزمان با اظهارات امام جمعه اصفهان علیه زنان «بدحجاب»، عده ای از افراد ناشناس به روی زنان اسید پاشیدند، اما این افراد هرگز شناسایی و محاکمه نشدند.
کودک همسری خشونت سازمانیافته حکومتی
کودک همسری خشونتی سازمانیافته و نهادینه شده در قانون، علیه زنان در حاکمیت پس مانده ولایت فقیه است که آسیب های جسمی، روحی و روانی جبران ناپذیری ناشی از کودک همسری بر روی زندگی دختران به ویژه مرگ و میر مادران، افسردگی، و بعضا اقدام به خودکشی در کنار آسیب هایی مانند طلاق، بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی را بههمراه دارد.
خشونت علیه زنان و همچنین ازدواج زودهنگام دختران در ایران، پیامدهای سنگینی همچون ۲۴هزار طلاق زیر ۱۸سال و افزایش تصاعدی تعداد زنان سرپرست خانوار را به همراه داشته است که اکثریت آنها از هیچگونه حمایت دولتی برخوردار نیستند.
بر اساس آمار منتشر شده بالغ بر ۹۵ هزار مورد طلاق زنان زیر ۱۹ سال در فاصله سال های ۹۰ تا ۹۴ ثبت شده که حدود ۵ هزار و ۷۶۰ مورد از این طلاق ها مربوط به ازدواج هایی است که سن زوجین کمتر از ۱۵ سال است. (دویچه وله ـ ۳۰بهمن ۹۸)
روزنامه شرق ۱۲بهمن ۹۹ به پیامد کودکهمسری برای زنان پرداخت و در مطلبی با عنوان: «۹۰۰۰ دختربچه در تابستان عروس شدند» به نقل از مرکز آمار ایران نوشت: «در تابستان سال ۹۹، در مجموع ازدواج ۹هزار و ۵۸ دختر ۱۰ تا ۱۴ساله ثبت شده است» در ادامه این روزنامه به تشویق نظام به کودک همسری پرداخت و نوشت: « وام ازدواج به شرط کودکهمسری برای سال ۱۴۰۰با افزایش صددرصدی مواجه شده و برای هر یک از زوجین تا سقف صد میلیون تومان و در کل ۲۰۰ میلیون تومان ارائه میشود».
زنان در صفوف مبارزه برای آزادی
اما زنان ایرانی هرگز در مقابل دیکتاتوری شاه و بویژه در چهار دهه گذشته در مقابل سرکوب ولایت فقیه سکوت نکردند. آنان به مبارزه علیه استبداد بپاخاستند و برای کسب حقوق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود منتظر کسی نشدند.
البته زنان ایران هزینه سنگینی برای بدست آوردن حقوق خود داده اند. زنانی که به دفاع از کلمه آزادی، نظم کهن را برهم زدند و فریادشان را بلند کردند، بعدا به بهانه های مختلف توسط نهادها و ارگانهای سرکوبگر همین نظام زندانی و یا روانه میدانهای تیر و اعدام شدند.
این زنان را در صفوف میلیونی تظاهرات و اعتراضات سراسری سال های ۸۸، ۹۶ و ۹۸ میتوان پیشاپیش و دوشادوش مردان در ایران دید. آنها خواستار حقوق خود میشوند و بهای آزادی را میپردازند تا تاریخ میهن شان را در مسیر آزادی ورق بزنند. این صدایی است که هیچ دیکتاتوری در تاریخ نتوانسته و نمیتواند آن را خاموش کند. صدای الهام بخش مردان برای مبارزه، صدای زنان آزادیخواه ایران است که تن به ذلت سکوت و تسلیم نمی دهند.
ادامه دارد
به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution