کوروش کبیر پادشاه هخامنشیان نابغهای بزرگ، انسانی والامنش، صلح طلب و نیک رفتار بود. کوروش بنیانگذار فرهنگ دوستی و بخشایش در میان فرمانروایان است، کسی که بر خلاف بسیاری از پادشاهان تاریخ، در اوج قدرت معنای راستین «حقوق بشر» را به جهانیان آموخت.
روز هفتم آبان روز گرامیداشت کوروش کبیر شناخته شدهترین پادشاه ایران باستان است. روزی است که در تقویم های جهانی، کوروش به بابل وارد میشود و منشور استثنایی خود را به عنوان یک فرمان صادر میکند. اين روز، روز بزرگداشت صدور منشور حقوق بشر اوست.
اصل این منشور اکنون در موزه بریتانیایی لندن، و کپی آن در تالار سخنرانیهای سازمان ملل متحد، به عنوان اولین منشور جهانی در ارتباط با حقوق بشر قرار دارد.
تاریخ شناسان، قدیمیترین منشور جهانی حقوق بشر را منشور کوروش کبیر میدانند چرا که بر برابری انسانها و آزادی ادیان و صلح جهانی تأکید دارد.
در دورانی که هیچ امپراتور و سزار و رهبر سیاسی وجود نداشت که در شناسنامه اش جز جنگ و خشونت و در نهایت اندکی رفاه و دادگری برای فقط بخشی از ملت خویش، یعنی «بزرگان و نجبا» وجود داشته باشد، هدیه کوروش بزرگ نه تنها به مردم خویش که به مردمان سرزمین های دیگر، مجموعه ای بود از آزادی مذهب، آزادی محل کار و زندگی، فراهم سازی زمينه رفاه و شادمانی همه مردمان و مهم تر از همه حذف بیگاری و بردگی.
کوروش کبیر معروف به کوروش دوم، نخستین شاه و بنیانگذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. کوروش، بهخاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایهگذار نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن بردهها، احترام به ادیان و کیشهای گوناگون و گسترش تمدن شناخته شدهاست.
ایرانیان کوروش کبیر را پدر و یونانیان، که وی سرزمینهای ایشان را تسخیر کرده بود، کوروش کبیر را سرور و قانونگذار مینامیدند. یهودیان کوروش کبیر را به منزله مسحشده توسط پروردگار به شمار میآوردند، ضمن آنکه بابلیان کوروش بزرگ را مورد تأیید خداوند خداوندانشان، مردوک میدانستند.
کوروش به عنوان نخستین شاه هخامنشی بود که در بین سال های۵۲۹ تا ۵۵۹ پیش از میلاد، بر نواحی گسترده ای از آسیا حکومت میکرد. وی همسری به نام کاساندان از خاندان هخامنشی برگزید که از او دارای ۴ فرزند بود. دو تن از فرزندان کوروش کبیر پسر و دو تن دیگر دختر بودند. پسران کوروش، کمبوجیه دوم و بردیا نام داشتند و یکی از دخترانش آتوسا نام داشت اما در منابع تاریخی نام دیگر دختر کوروش کبیر ذکر نگردیده است.
از ویژگیهای برجسته کوروش کبیر این بود که وقتی کشوری و یا پادشاهی را شکست میداد نه تنها به آنها آسیبی وارد نمیآورد بلکه آنها را مورد حمایت خود قرار میداد.
کوروش پادشاهی ۳۵ ساله ماد را پایان داد. با شکست کشور ماد به وسیله پارس که کشور دست نشانده و تابع آن بود، پادشاهی ۳۵ ساله ایشتوویگو پادشاه ماد به انتها رسید، اما به گفته هرودوت، کوروش کبیر به ایشتوویگو آسیبی وارد نیاورد و او را نزد خود نگهداشت. کوروش کبیر به این شیوه در ۵۴۶ پادشاهی ماد و ایران را به دست گرفت و خود را پادشاه ایران اعلام نمود.
نخستین فتح بزرگ کوروش
کوروش کبیر پس از نخستین فتح بزرگ خویش، نخستین جوانمردی بزرگ و گذشت تاریخی خود را نیز به نمایش گذاشت. استیاگ (همان کسی که از آغاز تولد کوروش همواره به دنبال کشتن وی بوده است)پس از شکست و خلع قدرتش نه تنها به هلاکت نرسید و رفتارهای رایجی که درآن زمان سرداران پیروز با پادشاهان مغلوب می کردند در مورد او اعمال نشد، بلکه به فرمان کوروش توانست تا پایان عمر در آسایش و امنیت کامل زندگی کند و در تمام این مدت مورد محبت و احترام کوروش باشد.
نبرد بابل
نبرد بابل را از بسیاری جهات می توان مهمترین حادثه در دوران زندگی کوروش و حتی در تمامی طول دوران باستان دانست، چه از نظر عظمت و نفوذناپذیری رویای استحکامات بابل که تسخیر آن در خیال مردمان آن دوران نیز نمی گنجید و چه از جهت رفتار جوانمردانه و انسانی کوروش کبیر با مردم مغلوب آن شهر و یهودیانی که در بند داشتند، او را شایسته عنوان «پایه گذار حقوق بشر» کرده است. به واقع می توان گفت که کوروش هرآنچه از مردی و مردمی و از سیاست و کیاست داشت در بابل بروز داده است.
در مورد آنچه کوروش پس از فتح بابل انجام داده است ، سندی به دست آمده که به استوانه کوروش معروف است. استوانه کوروش کبیر در خرابه های بابل پیدا شده و اصل آن در موزه بریتانیا نگهداری میشود. این استوانه را باستانشناسی به نام هرمزد (رسام) در سال ۱۸۷۹ میلادی پیدا کرده است. بخش بزرگی از این استوانه اینک از بین رفته است ولی بخشی از آن که سالم مانده است سندی مهم و تاریخی است مبنی بر رفتار جوانمردانه کوروش کبیر با مردم شهر تسخیر شده بابل و نیز یهودیانی که در اسارت آنان بودند. گوینده خط های آغازین این نوشته نامعلوم است ولی از خط بیست به بعد را کوروش کبیر گفته است.
استوانه کوروش، استوانهای به طول ۲۲٫۵ سانتیمتر و عرض ۱۱ سانتیمتر از جنس خاک رس با نوشتهای ۴۵ سطری بهزبان بابلی است که امروزه با شماره ۹۰۹۲۰ در اتاق ۵۲ بخش ایران باستان موزه بریتانیا نگهداری میشود.
استوانه کوروش یا منشورِ کوروش لوحی از گِلِ پختهاست که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی نگاشته شدهاست.
در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد منشور کوروش کبیر را به همه زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیومت در شهرنیویورک قرار داده شد. در این مکان، نمونهای از آثار فرهنگی کشورهای گوناگون وجود دارد.
دوران کودکی کوروش کبیر
کوروش کبیر تا ده سالگی در دامن مادرخوانده خود پرورش مییابد. هرودوت دوران کودکی کوروش را اینچنین وصف میکند: «کوروش کودکی بود زبر و زرنگ و باهوش، هر وقت سؤالی از او میکردند با فراست و حضور ذهن کامل فوراً جواب میداد. با این حال در طرز صحبت کوروش نه تنها نشانی از خودبینی و کبر و غرور دیده نمی شد بلکه کلامش حاکی از نوعی سادگی و بی آلایشی و مهر و محبت بود».
نسبت به دوستانش بیشتر مهربانی از خود نشان میداد. کوروش کبیر در واقع به هنگام تمرینهای ورزشی، از قبیل سوارکاری و تیراندازی و غیره، که جوانان هم سن و سال اغلب با هم رقابت میکنند، او برای آنکه رقیبان خود را ناراحت نکند آن مسابقه هایی را انتخاب نمیکرد که میدانست در آنها از ایشان قویتر است و حتماً برنده خواهد شد ، بلکه آن تمرینهایی را انتخاب میکرد که در آنها خود را ضعیف تر از رقیبانش میدانست.
کوروش وقتی هم مغلوب میشد نخستین کسی بود که به خود میخندید. از آنجا که شکست های کوروش در مسابقات وی را از تمرین و تلاش در آن بازیها دلزده و نومید نمیکرد ، و برعکس با سماجت تمام میکوشید تا در دفعه بعد در آن بهتر کامیاب شود، در اندک مدت به درجه ای رسید که در سوارکاری با رقیبان خویش برابر شد . وقتی کوروش در این زمینه ها تعلیم و تربیت کافی یافت به طبقه جوانان هیجده تا بیست ساله درآمد، و در میان ایشان با تلاش و کوشش در همه تمرینهای اجباری، با ثبات و پایداری، با احترام و گذشت به سالخوردگان و با فرمانبرداریش انگشت نما گردید.
ذوالقرنین
در کتابهای آسمانی از شخصیتی به نام ذوالقرنین نام برده شده است که برخی آن را منتسب به کوروش میدانند. درباره شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای آسمانی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشدهاست.
کوروش کبیر سردودمان هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا، اسکندر مقدونی گزینههایی هستند که جهت پیدا شدن ذوالقرنین واقعی درباره آنها بررسیهایی انجام شده، اما با توجه به اسناد و مدارک تاریخی و تطبیق آن با آیههای قرآن، تورات، و انجیل تنها کوروش کبیر است که موجهترین دلایل را برای احراز این لقب دارا میباشد.
در دنیای باستان رسم بر آن بود که چون قومی بر قوم دیگر فائق می آمدند ، قوم مغلوب ناچار میشدند که به دین مردم پیروز درآیند و از باورهای مذهبی خود دست بکشند. چه بسیار مردمی که به خاطر سر باز زدن از پذیرش دین بیگانه ، بدست اقوام پیروز تاریخ به خاک افتاده اند و چه بسیار معابدی که توسط فاتحان با خاک یکسان گشتهاند. در چنین دنیایی بود که کوروش پرچم آزادی ادیان را برافراشت و مردم را ( از ایرانی و غیر ایرانی و از بت پرست و خورشید پرست و یکتا پرست ) در انجام فرائض دینی خود آزاد گذاشت و حتی معابدی را که در جریان جنگهای مختلف آسیب دیده بودند از نو ساخت. بهترین نمونه های این جوانمردی را در جریان تسخیر بابل می بینیم.
در حالی که مردم بابل خود را برای دیدن صحنه های ویران شدن معابدشان به دست سپاهیان پارسی آماده میکردند ، کوروش در میان آنان حاضر شد و در مقابل چشمان حیرت زده آنان، مردوک خدای خدایان بابل را به گرمی ستود و فرمان آزادی مذهبی را در سراسر کشور بابل صادر کرد.
اندکی پس از ورود به بابل، کوروش به یهودیان اجازه داد تا پس از هفتاد سال زندگی در اسارت و بندگی به فلسطین بازگردند و درآنجا به بازسازی اورشلیم بپردازند.
به خاطر این محبت بزرگ و ستودنی، از کوروش در کتاب های مقدس یهودیان به نیکی یاد شده است. این ستایش چنان است که تورات کوروش کبیر را « مسیح خدا » نامیده است. بدین صورت از دیر باز کودکان یهودی از همان نخستین روزهای زندگی خود از طریق کتب مذهبی با این ابر مرد بشر دوست آشنا گشته و مردانگی و فتوت او را میستایند. مسیحیان نیز که به گمان بسیاری پایه و شالوده ی دینشان ، تورات یهود است ، برای کوروش احترام زیادی قائل هستند و مقامی بالاتر از یک پادشاه و یک کشورگشای بزرگ برای وی قائلند. در قرآن نیز از کوروش کبیر ( یا همان ذوالقرنین ) به نیکی یاد شده و بدین ترتیب کوروش تنها پادشاهی است که در هر سه کتاب آسمانی مورد ستایش پروردگار قرار گرفته است.
آرامگاه کوروش کبیر
آرامگاه کوروش کبیر در فاصله حدود یک کیلومتری جنوب غربی کاخهای پاسارگاد قرار داد. این اثر در سال ۲۰۰۴ میلادی به عنوان زیر مجموعه پاسارگاد در میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
آرامگاه کوروش کبیر بر روی سکوی مرتفعی قرار گرفته که این سکو خود نیز از قطعات تراشیده شده سنگ تشکیل شدهاست. بر بالای سکو اتاق مخصوص دفن جسد قرار دارد.
آرامگاه کوروش کبیر که بهاحتمال زیاد پیش از مرگش و به فرمان خودش ساخته شدهبود، در همه دوران هخامنشی مقدس بهشمار میرفت و به خوبی از آن نگهداری میکردند. در دوره اسلامی، این بنا به «مشهد مادر سلیمان» معروف بود و نخستین شخصی که دریافت مشهد مادر سلیمان همان آرامگاه کوروش بزرگ است، رابرت کرپورتر جهانگرد و دیپلمات انگلیسی بود که در سال ۱۸۱۸ میلادی از پاسارگاد دیدن کرده بود.
اما برخورد حاکمان ایران و نظام ولایت فقیه با کوروش کبیر به عنوان نماد و بنیان گذار حقوق بشر
در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران روزی به نام کوروش وجود ندارد اما روز هفتم آبان ماه به طور غیررسمی به کوروش اختصاص پیدا کرده و همه ساله برخی از ایرانیان با حضور در پاسارگاد به بنیانگذار پادشاهی هخامنشی ادای احترام میکنند.
پاسارگاد هرسال محلی بود که دوستداران صلح و عدالت و آزادی در روز تولد کوروش برای احترام نمادین به او به آنجا می رفتند اما دیکتاتوری ولایت فقیه از ترس تجمعات و اعتراضات مردمی که بنیادش را به لرزه میافکند، همین را هم تاب نیاورد و درب آن را به روی مردم بست.
اوج وحشت حاکمیت از تجمعات مردمی به مناسبت بزرگداشت کوروش کبیر، روز هفتم آبان سال ۹۶ بود که برای ممانعت از برگزاری و شکل گیری هرگونه تجمع و اعتراضی دست به یک لشکرکشی بزرگ زد.
سال گذشته ۹۶ با نزدیک شدن روز هفتم آبان نهادهای امنیتی با حصارکشی و میله زدن به دور مقبره کوروش در پاسارگاد از تجمع مردم در این مکان برای بزرگداشت وی جلوگیری به عمل آوردند.
تمامی جادهها و راههای وصولی به پاسارگاد را بستند و با مانورهای نظامی در شهرهای مختلف استان فارس به خصوص شهرها و مناطق اطراف پاسارگاد یک حکومت نظامی آشکار در کل منطقه بوجود آوردند.
از روز ۵آبان ۹۶، حدود ۶هزار تن از نیروهای سپاه، بسیج و نیروهای انتظامی و اطلاعاتی در پاسارگاد مستقر شده و کلیه مدارس، حسینیهها، مساجد و خانهها و دفتر امام جمعه پاسارگاد را اشغال کرده و در آماده باش بودند. بسیاری از آنها در چادرهایی که اطراف پاسارگارد برپا شده بود مستقر شدند.
هزاران نفر از نیروهای سپاه پاسداران از خوزستان، چهارمحال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، و مراکز سپاه در شهرستانهای اطراف از روز پنجم به پاسارگاد و شهرهای اطراف اعزام شدند و تا روز هشت آبان در منطقه باقی ماندند. تمامی اتوبانها، جادههای اصلی و فرعی و کوره راههای منتهی به پاسارگاد را با ستونها و دیوارهای پیش ساخته بتونی مسدود کردند و در تمامی نقاط پاسداران و بسیجیان مسلح مستقر بودند.
این لشکرکشی عظیم به حدی بود که نشریه فوربس آمریکا روز سهشنبه ۹آبان ۹۶ در گزارشی هراس مقامات حکومتی ایران را از حضور مردم در مقبره کوروش به تصویر کشید و نوشت:
«سال گذشته(۹۵) هزاران ایرانی با گردهمایی در این روز رژیم تهران را شوکه کرده و به جهان نشان دادند جامعه ایران همچنان قویاً با رژیم حاکم مخالف است. شایان ذکر است که روز جمعه ۷ آبان سال ۹۵ هزاران تن از مردم سراسر کشور در پاسارگاد کوروش را افتخار هر ایرانی و پدر و بنیانگذار حقوقبشر خواندند. آنها شعار میدادند:
«آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه»، «ایران وطن ماست، کوروش پدر ماست» ،«سردار بیمروت، ایران را کرده غارت».
به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution