زندان قزلحصار کرج کجاست؟ زندان قزلحصار کرج، یکی از بزرگترین زندانهای ایران است که در سال ۱۳۴۳ در منطقه کیانمهر کرج احداث شد. قزلحصار، نام زندان و منطقهای در جنوب غربی کرج است. این زندان در واقع متشکل از دو زندان است که بخش جنوبی آن زندان قزلحصار و بخش شمالی آن زندان مرکزی کرج نام دارد که از زندانهای استان البرز میباشد.
آدرس زندان قزلحصار کرج:
استان البرز – حصارک – جاده قزلحصار – روبروی پادگان آموزشی چمران
این زندان که در زمان شاه ساخته شد، یکی از بزرگترین زندان های خاورمیانه است و بیشتر امکانات زندان از کاشیهای حمام گرفته تا لوله کشی و برق کشی همه متعلق به همان زمان شاه و بسیار مستهلک است.
در این مرکز، متهمان و محکومان مراجع قضایی شهرستانها و استان تهران در آن نگهداری میشوند.
زندان قزلحصار کرج، يكي از پر جمعيت ترين زندانهاي ایران است كه جمعيت زندانيان آن بین ۲۵ الي ۳۰ هزار نفر تخمين زده ميشود. این در حالی است که ظرفيت واقعی زندان کم تر از ۵ هزار نفر است.
بندهای زندان
اين زندان داراي حدود ۹ بند است و علاوه بر آن دارای قرنطینه و اتاقکی است که از آن با نام سگدانی یاد میشود.
قرنطینه ویژه – تحت نظر حفاظت اطلاعات زندان قزلحصار
بند یک – مربوط به محکومین حبس قطعی جرم سنگین، حبس ابد و محکومیت بالای پنج سال است.
بند دو – مربوط به قرار بازداشتیها و محکومان به اعدام، زندانیان قرار سنگین مواد مخدر است.
بند سه – مربوطه به جرایم غیر مواد مخدر کرج و حومه و شهریار، محکومان شرایط خاص مانند شرارت است.
بند چهار – مربوط به محکومین رأی باز، رأی نیمه باز و رأی کاری (زندانیان مشغول به کار در کارخانه های منطقه قزلحصار) است.
بند هفت – مربوط است به مجرمان دارای وثیقه و سند که خارج از محوطه کار خدماتی انجام داده و مانند کارمندان با شرایط خاص آزاد هستند.
بند هشت – مربوط به زندانیان مواد مخدر با جرم سبک و قرار سبک، محکومین زیر پنج سال حبس میباشد.
بند نه – مربوطه به محکومین با حبس یک سال تا هیجده ماه است.
زندانیان پس از اتمام مدت اقامت در قرنطینه قزلحصار به بندهای مختلف تقسیم میشوند. و زندانی را به نسبت قرار صادره و نوع اتهام و میزان اتهام و یا نوع محکومیت به بندهای مختلف انتقال میدهند.
در زندان قزلحصار، هر یک از بندها بنا به تناسب و تعداد زندانی که در آن قرار دارد دقیقا سیستم یک زندان مستقل را دارد. همه بندها دارای بهداری مستقل و ریاست و مدیریت و حفاظت و اطلاعات و مددکاری و واحد فرهنگی مستقل و حتی تعاونی و خط مشی مستقل میباشند. در بدو ورود به بند بازرسی بدنی مفصلی انجام میشود. تمام مراحل نقل و انتقال زندانیان از طریق افسر نگهبان ها و مدیریت بندها انجام میشوند.
تقریبا تمام ساختارهای اداری و مدیریتی و حتی ساختمان بندها از یک سیستم و نقشه مشترک تبعیت میکنند، در قسمت ورودی بندها، مستغلات و دفاتر افسر نگهبانی، حفاظت و اطلاعات، تحقیق و بازرسی، مددکاری و بهداری و ریاست بند قرار دارند، طول سالن مادر بندها که درب همه سالن های بند به آن باز میشود چیزی حدود سیصد متر است.
هر یک از سالنهای بزرگ در بند، تعداد ۲۴ اتاق دارند و جمعیتی حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ نفر را در خود جای میدهند و سالن های کوچک دارای ۱۴ اتاق میباشند و جمعیتی حدود ۷۰ تا ۹۰ نفر را در خود جای میدهند.
هر بند دارای ۹ سالن است و ترتیب و مبنای نگهداری زندانیان در سالنها نوع جرائم نیست چون قبلا این تفکیک انجام شده و فقط مبنای نگهداری ملیت ها و قومیتها میباشد.
سالن ۱ بند دو – در اختیار بلوچ ها است.
سالن ۲ بند دو – در اختیار ترک ها است.
سالن ۳ بند دو – در اختیار افغانی ها است.
سالن ۴ بند دو – در اختیار ترکیبی از ترک و کرد و لر است.
سالن ۵ بند دو – در اختیار جوانان و نوجوانان است.
سالن ۶ بند دو – در اختیار افغانی های قاتل و منتظرین اجرای حکم اعدام است.
سالن ۷ بند دو – تحت اختیار بیماران روانی و مصرف کنده داروی روانگردان و متادون است.
سالن ۸ بند دو – در اختیار خدمات اندرزگاه است.
سالن ۹ بند دو – محل نگهداری زندانیان تنبیهی است و دارای اتاق های انفرادی و چند نفره است و تحت اختیار حفاظت اطلاعات و تحقیق و بازرسی بند است.
در زندان قزلحصار هم مانند زندان اوین سالن و بند نمایشی و فرمایشی جهت منحرف کردن بازدید کنندگان وجود دارد. در زندان قزلحصار بند سه که روبروی درب اصلی است با شیشه های دودی و رفلکس پوشانده شده و بند نمونه برای نشان دادن به بازدید کنندگان است که امکانات آموزشی و فرهنگی و رستوران و ساندویچی و باشگاه و خشکشوئی در آن ایجاد شده تا هر چه بیشتر بازدید کنندگان را منحرف کند، در حالی که هیچ یک از این امکانات در بندهای دیگر وجود ندارند. البته عوامل زندان برای بازدیدهای مشکل ساز و غیرمترقبه نیز فکر کرده اند و دو سالن اول بندها را سنگ و سرامیک کرده اند و با توجه به طولانی بودن مسافت سالنها، بیشتر بازدید کنندگان به دو سالن اول چپ و راست قناعت میکنند؛ بدون این که بازدید کارآمدی داشته باشند و از وضعیت زندانیان با خبر شده باشند.
در بندهای زندان قزلحصار سالن های کوچک و سالن های بزرگ وجود دارند. در انتهای سالنها قسمت ظرفشوئی و دستشوئی و توالت و حمام قرار دارند که در اکثر مواقع آب گرم قطع است و با تعداد زیاد زندانیان بهداشت بسیار وخامت بار است. وجود شپش و کَنه در سالن ها چیزی بسیار عادی است.
سیگار کشیدن به طور کلی و عمومی در همه جای سالن آزاد است، از اتاق و سالن و نمازخانه تا حمام و دستشوئی و حیاط و خلاصه استعمال سیگار با صددرصد آزادی و استعمال مواد مخدر با بیش از نود درصد آزادی از ویژگیهای غیرقابل انکار این زندان است.
در هر اتاق به تعداد مصرف کنندگان و حتی بیشتر، چراغ فتیله ای و پیه سوز وجود دارد که خیلی از این چراغ ها در طی شبانه روز زمان بسیار اندکی خاموش میشوند و بیشتر به طور دائم روشن هستند و در کنار آنها زندانیان به طور دسته جمعی و یا انفرادی انواع و اقسام مواد مخدر را مصرف میکنند. برخی زمان ها در یک اتاق بیست و چهار نفره تا ده عدد چراغ فتیله ای روشن است. درجه بندی مقدار مصرف مواد مخدر اول متعلق به کراک است و پس از آن به ترتیب هروئین، شیره تریاک، حشیش، شیشه و قرص که همه موارد نام برده بدون هیچ مشکلی توسط عوامل حكومت در زندان به راحتی در دسترس است.
وضعيت بهداشتي
زندانيان دچار هپاتيت و بيماريهاي مختلف خوني هستند. در بين زندانيان عادي، ابتلاء به بيماريهاي ويروسي ايدز و… رواج گسترده اي دارد. آمار بيماريهاي خوني در اين زندان بالاي ۶۰۰۰ نفر است.
در هر سالن تعداد بسیار محدودی دستشوئی و حمام وجود دارد که به نسبت جمعیت پاسخگوی نیاز زندانیان نیست. زندانیان این زندان در اکثر مواقع جدا از تعداد کم سرویس های بهداشتی در هر سالن، از خرابی و غیرقابل استفاده بودن بیشتر این دستشوئی و حمام ها نیز شکایت دارند. به گفته آنها درهای آهنی این سرویس های بهداشتی زنگ زده و پر از سوراخ های بزرگ است. از چاه حمام و دستشوئی سوسک و موش خارج می شوند. تعدادی از دستشوئی ها دچار گرفتگی و غیرقابل استفاده هستند. تابستان ها آب گرم برای استحمام کاملا قطع است و در زمستان هم تنها چند ساعت آن هم در نیمه های شب قابل استفاده است. با توجه به جمعیت زیاد در هر سالن صف سرویسهای بهداشتی طولانی و غالبا باعث تنش های فیزیکی و لفظی بین زندانیان میشود.
از طرفی مسئولان زندان مواد شوینده را سهمیه بندی شده به هر سالن تحویل میدهند. یکی از زندانیان میگوید: «مقدار مواد شوینده ای که به ما میدهند کافی نیست و گاهی نیز همان را نامنظم و دیر به دیر به ما میدهند. بیشتر مواد شوینده مصرفی ما را زندانی هائی که از نظر اقتصادی شرایط بهتری از سایرین دارند با هزینه خود تأمین میکنند. به دلیل کمبود و گران بودن مواد شوینده اکثرا موکت ها و پتوها و لباسهایمان کثیف هستند.»
همچنین هیچ کدام از سالن ها دستگاه تهویه هوای مناسبی ندارند. شوفاژها قدیمی و معمولا بدون سوخت هستند. یکی از زندانی های واحد دو در این رابطه میگوید: «به دلیل خراب بودن دستگاه های شوفاژخانه دودی از آنجا به سالن میآید که باعث تنگی نفس ما میشود. ما اعتراض می کنیم اما تعمیر نمیکنند و نهایتا خاموش میکنند. ما راضی هستیم خاموش باشد تا این که با دود خفه شویم. تعداد ما به قدری زیاد است که نیاز به وسائل گرمایشی نداریم. با نفس یکدیگر گرم می شویم اما در تابستان و به دلیل نبود وسائل سرمایشی وضعیت زندانی ها بغرنج تر از سایر فصلهاست. در هر سالن سه کولر آبی موجود است که بدون آب کار میکنند. اکثر زندانی هائی که توان مالی برای خرید کولر دستی با هزینه خود را ندارند در فصل تابستان دچار گرمازدگی و خون دماغ و اسهال و غیره می شوند.»
شپش جزو لاینفک تمام اتاق های این زندان است. پتوهای زندان و لباس زندانیانی که معمولا از ستاد مبارزه با مواد مخدر یا آگاهی شاهپور (شاپور) به زندان منتقل میشوند، آلوده به شپش است. زندانی ها بارها در این رابطه با مسئولان زندان نامه نگاری کرده اند و اعتراض خود را نسبت به این مسأله به گوش آنها رسانده اند اما از سمپاشی اتاق ها خودداری میکنند. بیمارهای عفونی و پوستی در بین زندانیان قزلحصار رایج است. با توجه به تراکم جمعیت، در فضائی محدود انتقال این بیماری ها به دیگر زندانیان به سرعت امکان پذیر است. حسن هاشمی وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی پیشین، پس از دیدار از زندان قزلحصار وضعیت بهداشتی زندانیان را اسفناک توصیف کرد. به گفته او سل مقاوم، ایدز و بیماریهای عفونی از بیماری های رایج در این زندان است.
با توجه به اظهار نظر حسن هاشمی باید به این نکات دقت کرد که پیگیری درمان این نوع بیماریها با هزینه های گزاف همراه است و نیاز به کادر و تجهیزات پزشکی دارد، از آنجا که هیچ کدام از زندانی ها تحت پوشش بیمه نیستند و بهداری ها نیز فاقد تجهیزات کافی هستند و از سوی دیگر انتقال بیمار به بیمارستان های بیرون از زندان امکان پذیر نیست؛ این قبیل بیماریها نه تنها درمان نمیشوند بلکه وضعیت جسمانی زندانی روز به روز به وخامت می گراید. نبود قرنطینه مناسب و اقدام لازم برای بیماریابی و انجام آزمایشات لازم برای این افراد نیز باعث شیوع بیماری به سایر زندانی ها می شود.
یکی دیگر از زندانیان واحد یک وضعیت درمانی این زندان را این طور توصیف می کند: «ما را فقط در شرایط مرگ به بهداری منتقل میکنند. دارو نیست و پزشک هم اهمیتی به سلامتی ما نمی دهد. در مواردی که زندانی درگیری فیزیکی سختی داشته است مثلا چاقو خورده باشد بدون آمپول بی حسی بخیه میزنند و بهانه شان هم این است که این آمپول گران است. بارها دیده ام که زندانی وضعیت جسمی وخیمی داشته ولی ساعت ها داد و فریاد کردهایم و نگهبان ها را صدا زده ایم و آنها نیز با این که از طریق دوربین ما را رصد میکنند و متوجه اوضاع هستند اهمیتی به بیمار نداده و زمانی در را باز کرده اند که کار از کار گذشته است. اگر هم همچنان امید به بهبود بیمار باشد با کم کاری و عدم رسیدگی بهداری و نبود امکانات پزشکی این امید از دست می رود.»
وضعیت بهداشت دهان و دندان هم در این زندان بسیار اسفبار است. با توجه به این که بیشتر زندانیان این زندان مواد مخدر مصرف میکنند دارای زخم لثه و خشکی دهان و پوسیدگی های عمیق دندان و انواع عفونتهای دهان و دندان هستند، ابوالفضل حجتی پور معاون سلامت، اصلاح و تربیت سازمان زندان های کشور در این خصوص اعلام کرده است که هفتاد و سه درصد از زندانیان کشور به انواع مواد مخدر اعتیاد دارند اما بهداری قزلحصار دندانپزشک و تجهیزات لازم این امر را ندارد. زمانی که تحمل زندانی به دلیل دندان درد تمام میشود از طرق غیربهداشتی خودشان وارد عمل میشوند. یکی از زندانیان واحد دو این چنین میگوید: «دندانپزشک نداریم، بدترین درد هم درد دندان است، چند روزی به مسئولان زندان التماس میکنیم که با هزینه خودمان به دندانپزشکی بیرون از زندان اعزام شویم اما آنها قبول نمیکنند اما بعد از این که تمامی تیرهایمان به سنگ می خورد و دیگر راهی پیدا نمیکنیم سیخ را داغ کرده و یا با انواع و اقسام اشیاء دم دستمان دندان یکدیگر را میکشیم. حتی برخی از زندانیها با همین سیخ داغ و سوزنهای گداخته عصب کشی هم میکنند. گاهی هم با سقز و آدامس دندانهای یکدیگر را پر میکنیم.»
تغذیه
میوه و سبزیجات در اختیار زندانی ها قرار نمیگیرد و به جای گوشت قرمز از سویا استفاده میشود. زندانیان میتوانند ماهی یک بار در لیست خرید میوه زندان ثبت نام کنند، این میوه ها مقدارش ناچیز اما بسیار گران هستند و تنوع هم ندارند، غالب زندانیان توان مالی خرید این میوه ها را هم ندارند. یکی از زندانیان واحد سه میگوید: «سال تا سال هم رنگ گوشت و مرغ را نمیبینیم. یادمان رفته چه مزه ای داشتند. اسمش این است که غذای مرغ داریم اما از مرغ خبری نیست. یا پای مرغ است یا پوست مرغ یا گردن مرغ. ما ترجیح می دهیم صبحانه را با ترفندهای مختلف سهمیه بیشتر بگیریم که به جای ناهار و شام بخوریم که کره و پنیر و مرباست، بهترین غذای ما اینجا سیب زمینی آب پز و تخم مرغ است.»
نكات ويژه زندان
اين زندان يكي از اصلي ترين زندانهاي اجراي احکام اعدام است. در سالهای اخیر چهار سكوي اعدام جمعي كه هر كدام داراي ۱۲حلقه ميباشد را در اين زندان بطور سيستماتيك راه اندازي كرده و بیشتر اعدامهاي دسته جمعي زندانيان در اين زندان صورت ميگيرد. در واحد ۲ اين زندان حدوداً ۳۷۰۰ زنداني محكوم به اعدام در انتظار اجراي حكم هستند.
هيچ قانون و قاعده اي بر اين زندان حاكم نيست و بعضا زندانيان تا دو سه سال اصلا مورد سوال مجدد قرار نميگيرند.
مواد مخدر
انواع مواد مخدر در این زندان به سهولت قابل دسترس است، برخی از زندانیان قزلحصار تنها در رابطه با توزیع و خرید و فروش مواد مخدر محکوم شده اند و در خارج از زندان مصرف کننده نبوده اند اما با ورود به زندان اعتیاد به مواد مخدر نیز به مشکلات دیگر آنها اضافه شده است. به نظر میرسد هروئین، شیشه، کراک و تریاک به ترتیب بیشترین مصرف را در این زندان دارد، ورود مواد مخدر به داخل زندان در اکثر مواقع توسط مأموران زندان انجام میشود و بین زندانیانی که اصطلاحا ساقی هستند با قیمت بسیار بالا توزیع میشود. ساقی نیز بخشی از این مواد را برای مصرف خود و باقی مانده آن را به دیگر زندانیان می فروشد، در اکثر موارد فروش و توزیع مواد مخدر در زندان به دلیل تأمین مواد مصرفی شخصی یا نیاز اقتصادی خانواده هایشان یا تهیه مخارج روزمره خودشان صورت میگیرد، خرید و فروش و توزیع مواد مخدر در زندان شغلی با درآمد بسیار بالا محسوب میشود.
روش های استعمال مواد مخدر در زندان هم بسیار خطرناک است. استفاده اشتراکی از سرنگ آلوده باعث گسترش چشمگیر انواع بیماریها از جمله ایدز و هپاتیت شده است، یکی از زندانیان واحد سه قزلحصار در این رابطه میگوید: “گاهی بیش از پنجاه بار از یک سرنگ به صورت اشتراکی استفاده میکنند، گرفتن یا به دست آوردن سرنگ از طریق بهداری کار راحتی نیست هر چند ساقی ها دسترسی به سرنگها را دارند اما آن را با قیمت بالا به زندانیان دیگر می فروشند و هر کسی توان خرید سرنگ استفاده نشده را ندارد.
یکی دیگر از زندانیان همین واحد در رابطه با طرز مصرف مواد مخدر در سالن جوانان این میگوید: «از آنجا که مواد مخدر گران است زندانیان به خصوص در سالن جوانان طوری مواد را مصرف میکنند که نشئگی طولانی تر داشته باشند. به همین خاطر گاهی از روش های خطرناکی استفاده میکنند که بعضا به مرگ مصرف کننده ختم می شود. برای مثال شیشه را داخل نوشابه میریزند و میخورند که این دو اصلا با هم سازگاری ندارند. یا برای تزریق هروئین از رگ های ناحیه تناسلی یا گردن استفاده میکنند. کسانی که ناشیانه و تنها برای نشئگی بیشتر از این روش ها استفاده میکنند سرنوشتی جز مرگ در انتظار آنها نیست. گفتنی است که مصرف مواد مخدر توسط زندانیها به دلیل نصب دوربینهای مداربسته و رصد شبانه روزی از دید مأموران زندان دور نمیماند اما گویا دو مقوله سود بالای خرید و فروش مواد مخدر برای مأموران و دیگری اهمیت نداشتن سرنوشت این زندانیان برای مسئولان مانع از جلوگیری مصرف مواد مخدر در زندان شده است».
خشونت
در زندان خشونت دو نوع است: زندانی علیه زندانی و مأموران زندان علیه زندانی. خشونت مأموران با زندانیان از همان بدو ورود به زندان یعنی در قرنطینه آغاز میشود. طبق گفته زندانیان ضرب و شتم و فحاشی در قرنطینه با شدت و بدون دلیل صورت میگیرد. یکی از زندانیان محبوس در واحد دو قزلحصار در رابطه با اعمال خشونت در قرنطینه می گوید: «هنگام تفتیش بدنی و تحویل وسائل به شدت ما را کتک می زنند و به ما و خانواده هایمان رکیک ترین حرف ها و توهین ها را میکنند. وقتی هم اعتراض میکنیم بیشتر کتک میخوریم و تهدید میشویم که تازه این اول کار است. مأموران قرنطینه وسایل ارزشمند و قیمتی ما را میدزدند و به طرز زشت و زننده ای ما را تفتیش میکنند. آب آشامیدنی در قرنطینه وجود ندارد و همه باید از آب دستشوئی استفاده کنند که قابل خوردن نیست. یا مثلا برای رفتن جلوی دوربین و عکس انداختن برای کارت با پس گردنی و بی احترامی ما را هل میدهند. بعضی از زندانیان را چند روز با همین شرایط در قرنطینه نگه می دارند.»
سطح خشونت در سگدانی نیز بسیار بالاست. یکی از زندانیهای واحد دو در مورد سگدانی این چنین میگوید: «ساعت ها باید در این اتاق برای اعزام به دادگاه منتظر مینی بوس و اتوبوس باشیم. استرس دادگاهی شدن و ترس از صدور حکم یک طرف و انتظار در این اتاق کثیف و ضرب و شتم و شنیدن فحش های رکیک یک طرف دیگر. بی دلیل کتک می زنند و بی دلیل فحاشی میکنند. ساکت باشی کتک میزنند، حرف بزنی کتک میزنند، بنشینی کتک میزنند، بایستی کتک می زنند. همگی با دستبند و پابند هستیم. اگر زیاد اعتراض کنیم دستبندمان را از پشت میبندند و قپانی میکنند. مسیر زندان تا دادگاه بسیار طولانی است، تا رسیدن به دادگاه تمام این مسیر را با این وضعیت باید تحمل کنیم، از طرفی هم اگر بعد از چند ساعت انتظار در سگدانی، اتوبوس و مینی بوس نسبت به تعداد افراد کافی نباشد باید برگردیم به اتاقهایمان و گاهی باید بین دو تا شش ماه دیگر صبر کنیم تا مجددا دادگاه برگزار شود و همچنان بلاتکلیف در زندان بمانیم»
بازرسی اتاق ها نیز فرصت دیگری برای خشونت علیه زندانیان است. بازرسی ها به دو صورت انجام میگیرند، توسط گارد ضدشورش و زندانبان ها، در برخی مواقع علنی و مواقعی دیگر پنهانی یعنی زمانی که زندانیان در هواخوری اجباری هستند این بازرسی ها انجام می شوند. زندانیان اغلب از گم شدن یا دزدیده شدن وسائل شخصیشان در این بازرسی ها شکایت دارند. یکی از زندانیان واحد یک که محکوم به حبس ابد است میگوید: «حداقل ماهی یک بار گارد ضدشورش با ایجاد رعب و وحشت و به صورت وحشیانه وارد سالن میشود، با اعمال خشونت و ضرب و شتم و فحاشی ما را به هواخوری می فرستند. به اتاق ها یورش میبرند و وسائل ما را میشکنند، پاره میکنند، میدزدند، یک سری وسائل را هم که به قول خودشان ممنوعه است برمیدارند، صورت جلسه کرده و ما را بابتش تنبیه بدنی میکنند، به انفرادی میفرستند، ملاقات یا تماس تلفنی با خانواده هایمان را ممنوع میکنند و غیره.»
خشونت بین زندانیان نیز رایج است، غالبا درگیریهای فیزیکی و لفظی بین زندانیها بر سر غذا، مواد مخدر، سیگار، تختخواب، پتو، صف دستشوئی و حمام، قمار، مسائل قومیتی و غیره شکل میگیرند.
ظاهرا استفاده از چاقو و قمه و غیره در زندان ممنوع است اما در بسیاری از درگیریها بین زندانیان از این آلات استفاده می شود. آمار دقیقی از افرادی که در این درگیری ها به قتل می رسند یا نقص عضو می شوند در دست نیست اما به گفته شاهدان در زندان تعداد آنها زیاد است. یکی از زندانیان واحد سه در این خصوص می گوید: «با نبشی آهنی تختخواب، قمه درست میکنند و در دعواها از آن استفاده می شود. روزها و ساعت ها در هواخوری این نبشی های آهنی را روی زمین می کشند که تیز شوند و این را مأموران زندان نیز با دوربین می بینند اما عکس العملی نشان نمیدهند. وقتی درگیریها خونین و گسترده باشند مأموران تنها با کنترل از طریق دوربین مداربسته و بلندگو وارد عمل میشوند. زمانی که درگیری با یک یا چند کشته و آسیب های جدی جسمی تمام میشود تازه درهای سالن را باز میکنند و طرفین دعوا را به حفاظت میبرند، معمولا هم کسی که قدرت مالی یا فیزیکی بیشتری داشته باشد به اتاقش برمیگردد و کسی که ضعیفتر است، تنبیه شده و به انفرادی فرستاده میشود. برای رساندن کسانی که چاقو و قمه خورده اند یا دست و پا و سرشان شکسته است به بهداری نیز آگاهانه تعلل میکنند»
زندان قزلحصار یا اردوگاه مرگ
سازمان حقوق بشر ایران در سال ۹۴ به مناسبت روز جهانی حقوق بشر گزارشی از این زندان تحت عنوان «زندان قزلحصار یا اردوگاه مرگ» تهیه و تنظیم کرده است که بخشهایی از آن در زیر میآید:
«اکثریت زندانیانی که هم اکنون در این زندان به سر می برند را مجرمان یا متهمان جرائم مربوط به مواد مخدر تشکیل میدهند اما افرادی که متهم به جرائمی مانند قتل، تجاوز و شرارت و غیره هستند نیز در این زندان محبوس هستند، غالب زندانی ها از استان تهران میباشند اما زندانیان شهرستانهای دیگر که جرمشان در استان تهران اتفاق افتاده باشد نیز در این زندان دوران حبس خود را طی میکنند. در حال حاضر بیشترین اجرای احکام اعدام در کشور در این زندان اتفاق میافتد.
فشار و محدویت روی زندانیان در زندان قزلحصار
براساس اخباری که از خانواده زندانیان در زندان قزلحصار گزارش شده فشارهای زیادی بر روی زندانیان در بندهای مختلف اعمال میشود. از جمله این فشارها، محدودیت تماسهای تلفنی است که هر زندانی مجاز است تنها با ۵ شماره تلفن که از پیش آنها را داده باشد؛ تماس بگیرد و زندانیان به همین دلیل از ارتباط مستمر و تنگاتنگ با وکلای خود محروم هستند.
ملاقات زندانیان تنها ۲۰ دقیقه است و بیش از این مجاز به دیدار با خانواده های خود نیستند.
گوشی های تلفن زندانیان را در حمله و هجومها جمع آوری کرده و سپس با قیمت های گزاف آن ها را به زندانیان میفروشند که عده زیادی دیگر توان خرید گوشی ندارند.
آب زندان بسیار آلوده و کثیف است و از شیرهای آب، لجن بیرون میآید و همین امر موجب بیماری های گوارشی و پوستی برای زندانیان شده است.
در خردادماه ۹۵ زندانبانان زندان قزلحصار به واحد ۲ این زندان حمله کرده و اقدام به تفتیش وسایل زندانیان کردند. در این حمله، مامورین زندان علاوه بر تفتیش و بازرسی، وسایل بسیاری از زندانیان را تخریب کردند.
بنا به گفته زندانیان مامورین زندان بدنبال گوشی موبایل میگشتند و به بهانه ضبط یک گوشی موبایل ۱۰ تن از زندانیان را به سلول های انفرادی منتقل کردند. بدنبال این یورش به زندانیان ابلاغ شد که بایستی گوشی های خود را تحویل بدهند تا از انفرادی خلاص شوند.
در بهمن ماه ۹۵ پس از بازداشت شماری از افراد معتاد بیخانمان و انتقال آنها به زندان قزلحصار، موجی از بیماری سل و بیماریهای عفونی دیگر در این زندان شایع شد.
لازم به ذکر است که همزمان مامورین زندان، خودشان مستقیما گوشیهای موبایل جدید را با قیمت ده میلیون تومان به زندانیان میفروشند. این عمل علاوه بر آزار و اذیت زندانیان و اعمال فشار روی آنها یک عمل سودجویانه از طرف مسولین و مامورین زندان است.
۱۰۰۰ زندانی محکوم به اعدام از متهمین مواد مخدر در زندان قزلحصار
براساس گزارشی از زندان قزلحصار در فرودین ماه ۹۷ حدود ۱۰۰۰ زندانی محکوم به اعدام با اتهام مواد مخدر و قتل در زندان قزلحصار محبوس میباشند. بر خلاف ادعای سیستم قضایی ایران در خصوص نقض حکم اعدام متهمین مواد مخدر در واحد ۲ زندان قزلحصار که معروف به بند اعدامیهاست؛ هم اکنون حدود ۱۰۰۰ نفر محکوم به اعدام با اتهام مواد مخدر در انتظار اجرای حکم بسر می برند.
در دی ماه ۹۵ کلیه زندانیان محکوم به اعدام زندان تهران بزرگ که به اتهام مواد مخدر و قتل به اعدام محکوم شده بودند، به زندان قزلحصار منتقل شدند.
درآمدزایی زندان قزلحصار از طریق محدود کردن تهیه لباس گرم برای زندانیان
در حالی که طبق دستورالعمل سازمان زندانها تحویل گرفتن «البسه گرم و پتو» از خانواده زندانیان در آذرماه هر سال در زندان قزلحصار انجام میشد، اما این اقدام توسط مدیریت زندان «ممنوع» اعلام شده و زندانیان مجبورند البسه گرم بی کیفیتی را از فروشگاه داخل زندان و با قیمتی چند برابر قیمت واقعی خریداری کنند، مشکل، آنجا بیشتر نمود پیدا میکند که بسیاری از زندانیان اساسا توان مالی چنین خریدی را ندارند.
به گزارش یک منبع مطلع، یک شلوار گرمکن معمولی با جنس خوب در بیرون از زندان به قیمیت ۲۸ هزار تومان به فروش میرسد. در حالی که یک شلوار با جنس بسیار بی کیفیت در حد چندبار مصرف، در این فروشگاه زندان ۶۵ هزار تومان قیمت دارد.
به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution