افشاگری حسین قشقایی درباره وضعیت بسیار وخیم جسمی امیرحسین مرادی از بازداشت شدگان آبان۹۸ در زندان تهران بزرگ
امیرحسین مرادی از بازداشت شدگان آبان۹۸ در وضعیت بسیار وخیم جسمی در زندان تهران بزرگ محبوس است و برغم عدم توانانی در تحمل حبس اما مسئولان قضاییه از آزادی او خودداری میکنند.
کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام ۲۶مرداد۱۴۰۰، حسین قشقایی زندانی سیاسی که اخیرا از زندان تهران بزرگ به مرخصی آمده است در یک پست توییتری از وخامت حال امیرحسین مرادی از بازداشت شدگان آبان۹۸ خبر داد و گفت این زندانی بشدت در شرایط سختی بسر می برد و حال خود و خانواده اش هر روز بدتر می شود. حسین قشقایی تاکید کرد که امیرحسین مرادی توان تحمل حبس ندارد و بخصوص دروغی که در فضای مجازی درمورد آزادی او مطرح شد تاثیر بسیار منفی در شرایط او داشت».
حسین قشقایی در مطلب خود اشاره کرده است که بعد از برگشت امیرحسین مرادی از آگاهی وضعیت او بسیار وخیم بوده حالش بسیار بد، حتی نمی توانسته روی پای خودش بایستد.
امیرحسین مرادی از رفتار زشت و تحقیر آمیزی که با او در اداره آگاهی انجام شده گفته است و اینکه داروهایش را به او نداده اند. دو هفته حمام نرفته در حالیکه محل آگاهی بسیار آلوده بوده است و همین مساله باعث شده وضعیت پوستش مجددا به حالت اول برگردد و تمام بدنش پر از زخم شده است.
حسین قشقایی نوشته است: « به وکیل امیرحسین،آقای پاکنیا زنگ زدم،ازوضعیت اميرحسين پرسید،پرسید اميرحسين داروهاشو تو آگاهی گرفته؟گفتم نه،خودش میگه نگرفتم،گفت برو یه بار دیگه از امیر حسین بپرس، رفتم دوباره پرسیدم و گفتم وکیلت میپرسه، گفت نه نگرفتم و برای بار دوم بهشون گفتم که امیرحسین میگه داروهاشو نگرفته.»
در اینجا متن کاملی از آنچه حسین قشقایی درباره امیرحسین مرادی نوشته است را می خوانیم:
روز دهمی بود که از سالن منتقلم کرده بودن قرنطینه،یه دفعه ای حس کردم صدای اميرحسين داره میاد،دویدم رفتم دم سالن دیدم اميرحسين از آگاهی اومده،حالش خیلی بده، روپای خودش نمیتونه وایسته،حالت تهوع داره،تب داره و کلی لاغر شده،بردیمش تو اتاق.
اون ساعت اول که اومده بود یکم حال حرف زدن داشت،از اتفاقات آگاهی برامون تعریف کرد،از رفتار زشت و تحقیر آمیزی که داشتن، اینکه داروهاشو ندادن،اینکه دو هفته ست حموم نرفته و اونجا پر آلودگی بوده و باعث شده پوستش دوباره داغون شه. پوستشو دیدم تمام بدنش زخم شده بود.
یه ذره آب بهش دادم و همون لحظه همون آبی که خورد رو بالا آورد،دراز کشید رو تخت کارتشو داد بهم گفت به مادرش زنگ بزنم بگم که مریضیش خیلی عود کرده و برگشته به روزای اول،براش نوبت دکتر بگیره و از اوین مجوز اعزام به بیمارستان بگیره،زنگ زدم و همه چی رو به مادرش گفتم.
چقدر مادر اميرحسين مهربونه و چقدر این اتفاقات داره عذابش میده و ذره ذره ابش میکنه.
2روز بود که امیرحسین هیچی نتونسته بود بخوره و معده اش خالی بود،زرد آب بالا می آورد،اون شب تا صبح بالاسر اميرحسين بودم واميرحسينم تاصبح بیدار بود و بالا می آورد،
روزی دو بار با برانکارد اميرحسين رو میبردیم بهداری تیپ یه سرم بهش وصل میکردن و برمیگشتیم،هیچ تغییری هم تو وضعیت اميرحسين ایجاد نمیکرد،به مادرش زنگ میزدم و از اميرحسين میگفتم، اميرحسين هر روز بدتر میشد و هر چی میخورد بالا می آورد، اون چند روز هر شب با هم بیدار بودیم.
یه روز که به مادرش زنگ زدم گفت به اميرحسين بگو اگه میتونه از جاش بلند شه به وکیلش زنگ بزنه، گفتم نمیتونه بلند شه ولی ازش میپرسم،گفت اگه خودش نتونست خودت زنگ بزن،از امیر حسین پرسیدم گفت نمیتونم خودت زنگ بزن.
به وکیل امیرحسین،آقای پاکنیا زنگ زدم،ازوضعیت اميرحسين پرسید،پرسید اميرحسين داروهاشو تو آگاهی گرفته؟گفتم نه،خودش میگه نگرفتم،گفت برو یه بار دیگه از امیر حسین بپرس، رفتم دوباره پرسیدم و گفتم وکیلت میپرسه، گفت نه نگرفتم و برای بار دوم بهشون گفتم که امیرحسین میگه داروهاشو نگرفته.
اون روز با وکیلش آقای پاکنیا هم هماهنگ کردیم که نامه اعزام دادسرای اوین برسه به بهداری تیپ که فرداش اميرحسين اعزام بشه به بیمارستان برای درمان،اینجوری که مشخص بود دیگه قرار بود فرداش بعد چند روز پر پر زدن اميرحسين تو اون وضعیت و نخوابیدن قراره ببرنش بیمارستان.
فرداش اميرحسين منتقل شد به بیمارستان و همون روزم منو برگردوندنم به سالنم،الان امیر حسین دوباره منتقل شده بیمارستان،مادرش میگه وضعیتش از اون زمانی که من پیشش بودمم بدتره، قابل تصور نیست برام بدتر از اون وضعیتی که من دیدم چطوری میتونه باشه،حالش چطوره یعنی و چه عذابی داره میکشه
مادرش میگه اميرحسين دیگه روحیه نداره، برای همین هم درمان جواب نمیده،میگه از وقتی که این وعده دروغ آزادی رو بهشون دادن و بعدش گفتن قرارنیست آزاد بشن دیگه اميرحسين امید به هیچی نداره و درمان روی امیر حسین جواب نمیده.
چرا کسی که تو این وضعیته و از همچین بیماری ای داره عذاب میکشه رو زندانی نگه داشتین؟اگه عدم تحمل کیفر شامل حال امیرحسین نمیشه پس قراره شامل حال کی بشه؟ اميرحسين، مادرش و خونواده اش دارن بابت این موضوع ذره ذره آب میشن، چی از جونشون میخواید بی شرفا؟
زندانی سیاسی حسین قشقایی بخاطر فعالیتهایش در شبکه های اجتماعی به ۲ سال حبس محکوم شده و ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ جهت تحمل دوران حبس خود به زندان تهران بزرگ رفت.

بیشتر بخوانید:
امیرحسین مرادی کیست؟
به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution