بدنبال انتشار فیلم دوربینهای امنیتی زندان اوین، شاهدان عینی در فضای مجازی به افشای جنایات و شکنجه در زندانهای ایران پرداختند. بسیاری از کاربران با طرح این موضوع که خود قربانی و شاهد مستقیم شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی بوده اند، همگی بر روی این نکته انگشت گذاشتند که آنچه افشا شده، قطره ای از دریای جنایات صورت گرفته در ۴۳ سال گذشته در زندانها میباشد.
اگرچه شکنجه، شکنجه است و در هر صورت نقض اولیه ترین حقوق شهروندی است، اما آنچه در فیلمها دیده میشود تصاویر بندها و کوریدورها بوده و تصاویر اتاقهای بازجویی و شکنجه بسا فاجعه بارتر است؛ از سوی دیگر به گفته بسیاری از شاهدان، زندان اوین با این تصاویر خوفناک، در مقایسه با دیگر زندانهای دیکتاتوری جمهوری اسلامی در ایران، یکی از زندانهای سطح بالا محسوب می شود. وای به روزیکه آنچه در پشت دیوار زندانهای مخوف در سایر شهرستانها رخ میدهد نمایان گردد.
یادآوری میکنیم زندانیان سیاسی در بند هشت زندان اوین در مرداد ۹۹ پس از گزارش مضحک اخبار بیست و سی از این زندان، در قسمتی از نامه روشنگرانه خود نوشتند:
«همگی به خوبی میدانیم شرایط در زندانهای دیگر شهرستانها و به خصوص شهرستانهای محروم، زندانهایی چون قرچک، قزلحصار، تهران بزرگ، رجاییشهر و غیره به مراتب بدتر (از زندان اوین) است.»
بدنبال پخش تصاویر دوربینهای امنیتی زندان اوین شاهدان عینی در فضای مجازی به افشای گوشه هایی از شکنجه و قتل زندانیان سیاسی در زندانهای ایران پرداختند:
سعید افکاری برادر زنده یاد نوید افکاری درباره شکنجه برادران افکاری در زندان عادل آباد شیراز نوشت:
«تو نوشته های برادرام هست دست نوید رو شکستن. جوری میزدن توی قلبش که روزی چندبار حملات قلبی بهش دست میداد. دست و پا و کتف حبیب رو شکستن. وحید رو جوجه کباب میکردن. حبیب و نوید رو میبردن تا شکنجه همو ببینن و میگفتن اگه کشته شد مقصرش تویی. اینا فقط بخشی از شکنجه های جسمیشون بود.»
رضا یونسی برادر زندانی سیاسی علی یونسی در یک رشته توییت با بیش از ۲۰ توییت به افشای قتل زندانیان سیاسی بسیاری در زندان پرداخت. علی یونسی نوشت:
«تصاویری که از زندان اوین پخش شدهاند، تنها بخش کوچکی است از آنچه که بر زندانیان در ایران اعمال میشود. برخی جان خود را در همین زندانها و بر اثر شکنجه از دست دادند و برخی زخم شکنجهها را بر تن و روان خود دارند. از آنان که در بازداشتگاهها و زندانها به قتل رسیدند:
یک زندانی سابق با انتشار یکی از فیلمها نوشت:
اینجا حمام بند ۸ سالن ۱۰ زندان اوینه و فیلم هم مربوط به امساله ، دیدن چهره ی تک تک همبندی ها واقعا حس عجیبیه … چهره ی ۲ وکیل بند سابق سالن ۱۰ هم در تصویر مشخصه ، غفاری و حسین گرمرودی… بی صبرانه منتظرم تا فیلم جنایتی که در حق بهنام_محجوبی شد را همه ببینند.
توییتر ۱۵۰۰ تصویر در باره شکنجه و قتل زندانی سیاسی امیرجوادی فر از بازداشت شدگان اعتراضات سال۸۸ وشت:
«مادر امیر چند سال پیش از بازداشت او فوت کرده بود. همبندی امیر میگوید امیر زیر شکنجه بینایی چشمانش را از دست داده بود و مدام فقط تکرار میکرد: «مادر چشمامو به من برگردون.» امیر جوادیفر در کهریزک زیر شکنجه کشته شد.»
۱۵۰۰ تصویر همچنین در شرح شکنجه برادران رونقی نوشت:
حسین رونقی در بازداشتگاه صدای فریاد و نالههای شخصی را میشنیده و گمان میکرده برای شکنجهی او چنین صدایی پخش میکنند و در واقعیت چنین شخصی وجود ندارد. اما در سلولش باز میشود و برادرش غرق در خون در جلو چشمانش ظاهر میشود. حسین میگوید: برادرم را با باتوم، شلاق و شوک الکتریکی آنقدر زده بودند که دیگر توان فریاد کشیدن نداشت، او را برای اعتراف گیری از من چنان شکنجه کردند که ستون فقراتش آسیب دید، دندانش شکست و کف پاهایش بخاطر ضربات شلاق تا چند هفته زخم بود و نمیتوانست راه برود و روی پاهای خود بایستد.
زندانی سیاسی سابق فرزاد مددزاده با انتشار عکس سلولهای انفرادی نوشت:
«این دو تا عکس متعلق به سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین است که زیر نظر سازمان زندانها اداره میشود که زندانیان رابصورت تنبیهی به اینجا میفرستن همچنین برای زندانیانی که میخواهند اعدام کنند نیز استفاده میکنند شب اخر معمولل در این سلولها نگهداری می شوند و بعدصبح میبرن برای اعدام
زنده یاد نوید افکاری در یک فایل صوتی از زندان عادل آباد شیراز به شرح شکنجه های خود و برادرانش پرداخته بود. همچنین وحید افکاری آنچه از شکنجه برسرش آورده بودند را بیان کرد.
کاربری در یک رشته توییت از یک زندانی سیاسی بنام امیدرضا میرصیافی نوشت که در زندان اوین زیر شکنجه کشته شده است. اما ماموران زندان به خانواده این زندانی اعلام کرده اند که فرزندشان خودکشی کرده است. امید به اتهام «توهین به رهبری» به دوسال و نیم حبس محکوم شده و در زندان اوین به قتل رسید.
رضا شریفی بوکانی درباره شکنجه زندانی سیاسی زانیار مرادی نوشت:
زانیار مرادی، در بازداشتگاه اطلاعات سنندج ماه ها در زیر شکنجه بود، تهدید به تجاوز جنسی شد. آنقدر او را شکنجه کردند که دچار ناراحتی دیسک کمر شد، در اثر لگد زدن به بیضه هایش دچار عمل جراحی شد. زانیار دیگر آنقدر شکنجه شده بود تا علیه خود به دروغ اعتراف کند که سرانجام اعدامش کردند.
کاربری به روایت از یکی از بازداشت شدگان آبان۹۸ نوشت:
«بدترین شکنجه ا ی که من را کردند شوک الکتریکی بود.اول یکی از بازجوها به بقیه می گفت که یک کم قلقلکش بدهید که به معنی ولتاژ کم بود.انگار یک مرتبه میلیونها سوزن در تمام بدنم وارد می شد.اگر حرف نمی زدم و مقاومت می کردم ولتاژ را بالا می بردند . وقتی ولتاژ را زیاد می کردند، تمام بدنم شدید می لرزید و در کل بدنم سوزش شدید و وحشتناکی حس می کردم و از دماغم خون می آمد. این شکنجه به سلامت روانی و جسمی من آسیب های ماندگار زده است. هنوز هم نمی تونم شب ها بخوابم و سردردهای عجیب دارم .»
رضا یونسی در شرح شکنجه های سعید مرتضوی دادستان کل وقت تهران زیر تیتر «هنوز شکنجه نکردهایم که بفهمید شکنجه یعنی چه» نوشت:
مردادماه سال ۸۶، سعید مرتضوی، دادستان کل آن زمان استان تهران، در واکنش به اعتراض خانوادههای چندتن از دانشجویان پلی تکنیک مبنی بر شکنجه فرزندانشان گفته بود: “چه کسی گفته آن ها شکنجه شده اند؟ من باید تشخیص بدهم که شکنجه شدند، که می گویم شکنجه نشده اند. ما هنوز شکنجه نکرده ایم که بفهمید شکنجه یعنی چه!
تحت فشار هم اعتراف نکرده اند. نشریات موهن کار همین سه نفر بوده و تا ندامتنامه ننویسند از آزادی هم خبری نیست”. حرفهایش شاید عجیب به نظر میآمد، اما برای مرتضوی که قتل زهرا کاظمی در زیر شکنجه را انجام داده بود، مواردی که دانشجویان پلیتکنیک تجربه کرده بودند شکنجه به حساب نمیآمد.
مواردی همچون ضرب و شتم، انفرادی، پخش صداهای آزاردهنده در سلول، تهدید به آزار رساندن به اعضای خانواده، ندادن غذا به مدت ۴۸ ساعت، اذيت و آزار دانشجویان توسط تيم هفت نفره باز جويی از جمله فشار بر سر و صورت با پا، ايستادن روی پاها و کمر، نگهداری در سلول هاي کوچک بدون امکان راه رفتن و دراز کردن پا و … را احتمالا بخش عادی از کارش به حساب میآورد. بخشی از آن موارد شکنجه آن زمان در نامهای از طرف خانوادههای دانشجویان به هاشمی شاهرودی، رئیس وقت قوه قضائیه شرح داده شد.
زندانی سیاسی سابق آرش صادقی که اخیرا از زندان آزاد شده است در شرح شکنجه هایی که با کلیپ های عدل علی دیده نمی شود نوشت:
شکنجه هایی که با کلیپ های عدل علی دیده نمیشود: در دهههای اخیر نیروهای امنیتی بالاخص سازمان اطلاعات سپاه، علاوه بر شکنجه های مرسوم تلاش ویژهای برای متلاشی کردن زندگی خانواده زندانیان سیاسی نموده و این تلاش به قصد انهدام کامل یا تیر خلاصی ست که برروح و روان یک زندانی وارد میشود. آنها با تهدید و فشار و اجرای شیوههای کثیف تلاش میکنند بین زوجها اختلاف ایجاد کنند روابط خصوصی فعالان در اتاق بازجویی به ابزار فشار بر آنها تبدیل میشود مثلا اینکه آن فعال پیش از ازدواج عاشق یکی از دوستانش بوده و سعی میکند آن فرد را به روابط خارج از ازدواج متهم کند.
عکسهای شخصی افراد ابزار فشاری هستند در دست بازجو برای فشار بیشتر به افراد. در موارد زیادی از آنها خواسته میشود به دروغ به سناریو کثیف دستگاه امنیتی مبنی بر فساد اخلاقی تن در دهند و مثلا به روابط نامشروع (از منظر بازجو)با فلان فرد اعتراف کنند.
زندگی هشت تن از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر که اتفاقا پرونده هایشان مربوط به سازمان اطلاعات سپاه بود باهمین حربه متلاشی شده بود. افشای این نوع شکنجهها پرده دیگری هم بر میدارد از روی آنچه پشت دیوارهای زندانها میگذرد؛ تصویری از تباهی اخلاقی سیستم و افرادی که تحت لوای نظام اسلامی به دستگاههای امنیتی خدمت میکنند و مرزهای فساد اخلاقی را درمینوردند.
طاها ثالثی زندانی سابق در زندان عادل آباد شیراز به افشای حمید محمدی رئیس سابق زندان شیراز که در زمان انتشار فیلمها رئیس زندان اوین بوده است پرداخته و نوشت:
این «حمید محمدی» رو که میبینید، قبلاً تو عادلآباد خلاف موبایل میکرد. ورود موبایل ساده: ۶میلیون، هوشمند: ۱۵میلیون، سال۹۷ در حضور حداقل ۵۰نفر از بچههای سیاسی شیراز قیمت میداد مشتری پیدا کنه.
«حمید محمدی» سازنده سوییتقضایی عبرت، در عادلآباد شیراز میباشد. جایی که زندانیان اعدامی را یک روز قبل از اجرای حکمشان، در آن قرنطینه میکنند. رزومه این افراد، تنها در قتل، جنایت و گسترش سلول انفرادی و اندرزگاهها خلاصه میشود.
طاها ثالثی نوشت: «کاش دوربینهای مداربسته زندان عادلآباد هک میشد تا ببینید چگونه در دیدگان کارمند و زندانی و مقابل دوربینهای مداربسته، وحید و حبیب افکاری را به وحشیانهترین شکل ممکن ضرب و شتم کردند و کشانکشان آنها را به انفرادی بردند.»
زندانی سیاسی سابق حسین رونقی نوشت:
فیلمهای منتشر شده از زندان اوین، روایت واقعی از آنچه در زندانهای ایران میگذرد است. زندانهای شهرستانها بدتر هستند. سطح گسترده فیلمها نشان میدهد همه رفتوآمدها حتی امنیتیها توسط هکرها رویت شدهاند، هرچند احتمالا به داخل بندهای امنیتی چون ۲۰۹، ۲-الف و ۲۴۱ دسترسی نداشتهاند.
وی نوشت: «عدالت علی تصاویری از کفخوابی در اتاقها و نمازخانههای زندان اوین را پخش کردهاست. کفخوابی بهدلیل تعداد زیاد زندانیان نسبت به ظرفیت بندهای زندان اتفاق میافتد و یکی از آزاردهندهترین اتفاقهایی است که میتواند برای یک زندانی اتفاق بیفتد!»
یک زندانی از زندان کرمانشاه:
از هر زندانی که در زندان کرمانشاه بوده بپرسی محسنیفر رو غیرممکنه نشناسه، آنقدر زندانیان را اذیت میکند که مستمر او را جابجا میکنند. یک شکنجه گر دیگر در زندان دیزل آباد است به اسم دوستوندی، او ساکن خیابان یارمحمدخان کرمانشاهی آقاجان است. چنان دستای منو به میله دستبند کردن پاهام به زمین نمیرسید. دستبند تا استخوانم فرو رفت. خواستم چیزی بگویم که بیهوش شدم. بعد از بیهوشی دستهایم را باز کردند و گفتند الان ما هر حرفی بزنیم قاضی قبول میکنه راحت پرونده سازی میکنیم برات.
آگاهی که در کوچه شریعتی قرار دارد، بدترین شکنجگاه است. تاحد مرگ نفر را می زنند. آگاهی کرمانشاه سه تا بازداشتگاه داره یه قفس آهنی روشه چند پله میخوره میره پایین هر اتاق ۳۰ نفر داخلش هستند. جانیست پاتو دراز کنی. غذا هم روزی چهارتا نان با کمی پنیر میدن واسه اون ۳۰ نفر تنها تو یک بازداشتگاه. ۶ تا تک سلول داره. باید سرپا باشی نمیتونی بشینی به حدی تنگه دستشویی هم روزی یه بار. چندتا شکنجه گاه داره اونور حیاط. آدم رو کبوتر بست میکنند به این صورت که دستها را از پشت می بندند و با طناب بالا می کشند طوریکه نفس دیگر بالا نمی آید و بعد شروع می کنند به گفتن حرفهای رکیک.
به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution